به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: نوشتن درمورد موفقیت یا ناکامی مربیان پرتغالی در ایران از بنیان اشتباه است؛ فوتبال در ایران آنقدر حرفهای و اصولی نیست که تنها یک مربی عامل موفقیت و ناکامی باشد.
این روزها رسانهها از ناکامی پرتغالیها در فوتبال ایران مینویسند و بحثها درخصوص مربیانی که از شبهجزیره ایبریا به ایران آمدهاند، داغ است. ساپینتو و مورایس آخرین مربیان پرتغالی هستند که با اختلاف ۲۴ ساعت اولی هدایت استقلال را برعهده گرفت و دومی با سپاهان قرارداد بست.
از کارنامه ساپینتو انتقاد میشود و خیلیها موافق انتخاب او بهدلیل ناکامیهای قبلی نیستند و در مقابل مورایس را گزینه بسیار خوبی میدانند چراکه با الهلال و چونبوکموتورز قهرمان آسیا شده است. به کارنامه پرتغالیهای شاغل در ایران که نگاه میکنیم، فقط یک مربی موفق میبینیم: «کارلوس کیروش!» اگر حافظه تاریخی به ما یادآوری میکند که نام این پرتغالی موفق هم میتوانست در سیاهه ناکامان پرتغالی باشد. او در مقدماتی ۲۰۱۴، به لبنان و ازبکستان باخت؛ در تاشکند مقابل ازبکستان نمایشی پرانتقاد داشت و داور گل سالم ازبکها را که توپ یک متر از خط دروازه ایران گذشت، ندید؛ در آن مسابقه به رقم نمایش ضعیف، با سه پاس -آندو، انصاریفرد و خلعتبری- با یک گل در دقایق پایانی برنده شدیم! آنهایی که معتقدند اگر VAR بود، مقابل آرژانتین در جامجهانی پیروز میشدیم، این را هم درنظر بگیرند که با VAR، به ازبکستان در تاشکند نمیبردیم و به جامجهانی نمیرسیدیم.
بحث امروز درباره ساپینتو و موفقیت یا ناکامی او است؛ اگر مربیان ۴۰ سال قبل نظیر رایکوف و جکیچ را کنار بگذاریم، تمام خارجیها در استقلال ناکام ماندهاند. این مسأله درمورد پرسپولیس هم صدق میکند و برانکو یک استثناست که فوتبال ایران را میشناخت.
ساختار معیوب باشگاهداری در ایران اغلب اجازه موفقیت به مربی خارجی نمیدهد و تا آنها با این فضا اخت شوند، بهدلیل ناکامی اخراج میشوند. پرسش اساسی، اما اینجاست: باشگاه استقلال برای چه فلسفه و با چه هدفی ساپینتو را انتخاب کرده؟ تا امروز که توضیحی از استقلال نشنیدیم!